این تجربه، احتمالاً برای تمامی ما اتفاق افتاده است که یک روز خود را تندخو و عصبانیتر از روزهای دیگر یافتهایم و یک روز احساس آرامش و تسلط داشتهایم. مثلاً وقتی خبر ناگواری به ما میرسد و کم حوصلهایم، تحریکپذیرتر از مواقع دیگر هستیم. در مقابل، هنگامی که خبرخوشی رسیده است، تحمل ما بیشتر میشود و با آرامش بیشتری امور خود را انجام میدهیم. این مسئله، به این دلیل است که «روحیه» و خُلق و خویمان متفاوت از معمول بوده است. روحیهی نامناسب، گاهی باعث میشود که ما رفتارهایی را از خود بروز دهیم و بعداً از یادآوری آنها احساس خجالت بکنیم.
در این جا به برخی از عوامل اصلی تأثیرگذار بر خُلق یا روحیه در فرد اشاره میکنیم:
بیماری:
معمولاً بیماریهای جسمی و بیماریهای روانی مانند بیماری افسردگی یا اختلال اضطراب بر وضعیت خُلقی اثر نامطلوب دارند. پس پیگیری درمان پس از ابتلا به بیماری، گذشته از رها شدن از دست خود بیماری، یکی از عوامل وخیمساز خُلق و روحیه ما را کنترل میکند.
برنامه و نظم:
بدن نیازمند برنامه و نظم است: انجام کارهای مشخص در زمان مشخص. تداوم برنامهی معمول و تقسیمبندی زمانی کار، خوردن، تفریح و خواب موجب آرامش ما و خُلق خوب میشود. معمولاً بدن ریتم خود را با برنامههای شبانه روزی ما تنظیم میکند.
استرسهای زندگی:
استرسها به دو دسته تقسیم میشوند: استرسهای معمول و تکراری مثل مشغلهها و استرسهای خاص مثل مرگ و میر نزدیکان و یا ... .
برای مقابله با استرس سه کار میتوانید انجام دهید:
• میزان استرسهای زندگی را کاهش دهید؛ مثلاً اگر به دلیل فشارکاری و اضافهکار، استرس زیادی را تجربه میکنید، با کاستن از کارهای اضافی و مشغلههای دور و برش از میزان استرس خود بکاهید.
• راه و رسم برخورد بهتر با استرسها را بیاموزید؛ دقیقاً استرسهای زندگی را روشن سازید، با صحبت و سؤال از دوستان و آشنایان دریابید که دیگران چگونه با این استرسها کنار میآیند و همچنین میتوانید از روانشناسان کمک بگیرید.
• طرز تلقی خود را در مورد استرس تغییر دهید، برخی از نظریهپردازان در روانشناسی معتقد هستند که وجود و شدت استرس را از طرز تلقی و نگرش فرد تعیین میکند. در پرتو این سخن در مییابیم که زندگی را چگونه میتوان تلخ یا شیرین تجربه کرد. پس موقعیتهای پیش آمده را فرصتی برای یادگیری و تجربه بدانید، نه یک موقعیت یا کار تحمیلی و پر استرس.
عوامل اجتماعی:
انسان یک موجود اجتماعی است. هر کدام از ما در حیات اجتماعی خود سه نوع ارتباط را تجربه میکنیم:
• ارتباط با اعضای خانواده
• ارتباط اجتماعی در محیط کار
• ارتباط اجتماعی با آشنایان و همسایگان
هر کدام از ما حمایت عاطفی و روانی خود را از این سه ارتباط با دیگران دریافت میکنیم. اشکال در هر کدام از این روابط میتواند بر روحیهی ما اثر بگذارد. برای کاهش این اثر نامطلوب بر روحیه سعی کنید از انتقال و جا به جا کردن ناراحتیها و تنشها از منبع استرس (مثلاً از محیط کار) به جای دیگری (مثلاً خانواده) خودداری کنید.
خواب:
این تجربه را همهی ما داشتهایم که هنگام کم خوابی خستهایم، تحمل ما در مقابل فشارها کم است، زود رنج میشویم و احتمالاً پرخاشگرانه رفتار میکنیم. برای داشتن خواب با کیفیت:
• در زمانهای معین بخوابید و از خواب برخیزید، بدن نظم را دوست دارد.
• قبل از خوابیدن به تدریج از میزان فعالیت خود بکاهید. این کاهش تدریجی کمک میکند با آرامش آمادهی خواب شوید.
• دقت کنید گرسنه نباشید و یا در غذا خوردن افراط نکنید.
• فراموش نکنید که خُلق بد، میتواند خواب را مختل کند.
• محرکهای مختلکنندهی خواب مثل سروصدای وسایل و گرم و سرد بودن منزل را کنترل کنید.
تغذیه
سعی کنید رژیم غذایی داشته باشید. از میوه و سبزیجات بیشتری استفاده کنید و مقادیر کمتری از غذاهای چربیدار مصرف کنید. اگر چه مقادیر زیاد کلسترول، مشکلات عروقی را به وجود میآورد؛ ولی پرهیز کامل از آن هم باعث گرفتگی خُلق میشود. ساعات مشخصی را برای خوردن غذا قرار دهید. اهمیت هضم غذا را کمتر از خوردن غذا ندانید.
نکتهای پیرامون کافئین:
کافئین که در قهوه، چایی و نوشابههای کولا یافت میشود، در فهرست موادی قرار دارد که باعث اختلالهای خُلق میشوند. بیقراری، اختلال خواب میتواند در اثر مصرف بالای کافئین باشد.
ورزش:
طراحی ساخت بدن انسان به گونهای است که نیازمند ورزش است. ورزش بر روحیه اثر مثبت دارد، منابع جسمی را تقویت میکند، چنان چه فرد در وضعیت بیتحرکی قرار گیرد احتمالاً، وضعیت خُلقی خوبی نخواهد داشت.
برخی مواد مصرفی:
مادی نظیر نیکوتین، الکل، کافئین اثرات نامناسبی بر خُلق فرد میگذارند. مواد مخدر تفریحی نیز نوسانهای ناخواستهای را برای روحیهی فرد ایجاد میکند.
برگرفته از کتاب: آرامش در ژرفا 2، دکتر کاوه بهادران- مهرانگیز پورناصح
نظرات
soma
20 فروردین 1391 - 12:07سلام حوا جان ممنون از مطلب زیبایت به راستی که خود شما الگوی عملی این سخنان بودی زمانی که برادرت به رحمت خدا رفت .خداوند او و همهی جوانان را ببخشد و قرین رحمت خود گرداند. خواهرت
میساب
25 فروردین 1391 - 09:03مقاله جالبی بود ... کبپ ایت آپ !
بدوننام
28 فروردین 1391 - 02:22خيلي استفاده كردم
بدوننام
02 اردیبهشت 1391 - 05:04از این دست مطالب را بسیار بگذارید واقعا استفاده کردم